همین جوری الکی
 
 



 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 

 


 

 


 

 



ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, :: 21:32 :: توسط : مخ کلاس

می خوام دفه بعد عکس پسر خالم رو بذارم که دو ماه از پسر داییم بزرگتره.هر دو تاشونم چش رنگین.

ممنون بای


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, :: 23:22 :: توسط : مخ کلاس

سلام به همه ببخشید ماه رمضونه منم متنی برای گذاشتن پیدا نمی کنم .سعی می کنم امروز بذارم. ممنون از نظرات شما


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, :: 19:48 :: توسط : مخ کلاس

سلام عزیزان اگر میخواین از سایتا یی که کپی کردن رو ممنوع می کنن کپی کنین،به ادامه مطلب برین.

 

یه نکته:من این برنامه رو تو ویندوز7 امتحان کردم نمی دونم تو ویندوزxp عمل می کنه یا نه.

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, :: 20:10 :: توسط : مخ کلاس

ماه رمضون مبارک

امید وارم زیاد گشنه نشید یا افطارتون زیادی شور یا شیرین نباشه(اتفاقی که هیچ وقت واسه من نمی افته)

بای


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:, :: 21:6 :: توسط : مخ کلاس

دوستم میخوام یه چیز خیلی مهم رو بهتون بگم ولی قول بدید که به راهنمایی هایی که داده شده عمل کنید:
.

.
.
... .
... ... ... ... .
.
قول دادی ها!!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1.باید یه حرف مهمی رو بهت بگم، به شماره 5 نگاه کن
2.برای دونستن جواب شماره 11 رو نگاه کن
3.لازم نیست ناراحت بشی، شماره 15 رو نگاه کن
4.آروم باش، ناراحت نشو، شماره 13 رو نگاه کن
5.اول شماره 2 رو نگاه کن
6.اینقد عصبی نباش،شماره 12 رو نگاه کن
7.میخواستم بگم دوست عزیزم خیلی دوست دارم !!
8.چیزی که من میخوام بگه اینه که.... باید 14 رو ببینی
9.یه کم تحمل داشته باش، شماره 4 نگاه کن
10.برای بار آخر ، به شماره 7 نگاه کن
11.امیدورام که خیلی ناراحت نشده باشی، 6 رو ببین
12. معذرت میخوام،ولی باید 8 رو نگاه کنی
13.ناراحت نشو دیگه، 10 رو نگاه کن
14.نمیدونم چه جوری بهت بگم، ولی باید 3 رو نگاه کنی
15.حتما خیلی ناراحت شدی، ولی ناراحت نباش، به شماره 9 نگاه کن...


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:, :: 21:5 :: توسط : مخ کلاس

سلام عزیزان اگر کسی می خواد راه کپی کردن از سایتهایی که کپی کردن رو ممنوع کردن یاد بگیره ازطریق نظرات ایمیلشو بده تا واسه ایمیلش ارسال کنم ممنون.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 19:40 :: توسط : مخ کلاس

اگر میخواین حرص بخورید برین ادامه ی مطلب...



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 19:39 :: توسط : مخ کلاس

می دونين چطوری ميشه خانمها رو توی سنين مختلف با توپها مقايسه كرد؟ 

يه خانم توی سن ۱۸ سالگی مثل توپ فوتباله... ۲۲ نفر دنبالش هستن 


توی سن ۲۸ سالگی مثل توپ هاكيه... ۱۰ نفر دنبالش هستن 


توی سن ۳۸ سالگی مثل توپ گلفه... ۱ نفر دنبالشه 


توی سن ۴۸ سالگی مثل توپ پينگ پنگه... ۲ نفر هی از خودشون دورش می كنن و به طرف مقابل پاسش ميدن 


توی سن ۵۸ سالگی مثل توپ جنگيه... كسی جرات نمی كنه از ۱۰ متريش رد بشه..

البته اگر بخوان مردا رو به چیزی تشبیه کنن حتما فوق فوقش می شه....(یه کمک :دوحرف داره و یکی از حیووناس البته به این حیوون بی احترامی نکنم.)

راستی این مطلب جنبه ی شوخی داره.

اگر کسی میخواد بی جنبه بازی در آره،.......

بلا نسبت گم شه بیرون!!!


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 19:34 :: توسط : مخ کلاس

متن خوشامدگویی جدید در هواپیمایی جمهوری اسلامی:
سلام و صلوات بر روح تمام مسافرین عزیز
ورود شما را به پرواز ابدی هواپیمایی جمهوری اسلامی خوشامد می گوییم.
خداوندا! مشیت خودت را در رسیدن و لقا خود بر ما قرار ده و سرعت آن فزون فرما.
مقصد ما به احتمال 99% بهشت موعود و به احتمال 1% مقصدی که بر روی بلیط درج شده می باشد.
بستن کمربندها اصلا ضرورتی ندارد، چرا که بستن و نبستن آن برای ورود به بهشت الزامی نمی باشد.
در صورت بروز اشکال درسیستم هوای کابین ماسک هایی از بالای سر شما آویزان خواهند شد که شما قبل از آن رایحه ی خوش ملائکه را احساس خواهید کرد.
خواهشمند است هنگام سقوط خونسردی خود را حفظ نموده تا بتوانید اشهد خود را صحیح قرائت نمائید.
ارتفاع پرواز به تدریج و شاید هم ناگهانی به صفر خواهد رسید، اما هیچ جای نگرانی نیست. چرا که یک باره تا آسمان هفتم اوج خواهیم گرفت و هوای بهشت هم بسیار عالی گزارش شده است.
خلبان پرواز، مرحوم شهید کاپیتان بهشت زاده و ارواح گروه پروازی جایگاه ابدی خوبی را برای شما آرزومندند.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 13:39 :: توسط : مخ کلاس

 

اینشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوری که به مباحث اینشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز اینشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند. راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای اینشتین سخنرانی کند چرا که اینشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. اینشتین قبول کرد، اما در مورد این که اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.
به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درآمد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس اینشتین از میان حضار برخاست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 13:21 :: توسط : مخ کلاس

khataye-did-radsms24


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 13:20 :: توسط : مخ کلاس

 

مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد، او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد، مامور مرزی می پرسد: "در کیسه ها چه داری؟" او می گوید: "شن"
مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت می کند، ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. بنابراین به او اجازه عبور می دهد.
هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا...
این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.

یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی، به او می گوید: من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟ قاچاقچی می گوید: دوچرخه!

بعضی وقت ها موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل می کند!


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 13:16 :: توسط : مخ کلاس

 

چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند. اما وقتي به شهر خود برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و علت جا ماندن از امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگري رفته بوديم كه در راه برگشت لاستيك خودرومان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه رسيديم.».....استاد فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني را داد و از آنها خواست كه شروع كنند....آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي پشت ورقه پاسخ بدهند كه سوال اين بود: « كدام لاستيك پنچر شده بود؟»....!!!


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 13:9 :: توسط : مخ کلاس

نگاهت همچون باران است و قلبم همچون كوير... و مي داني كه كوير بدون باران زنده است... پس برو بمير.

یه توپ دارم قلقليه ....... موهاي سرم فرفريه ..... مسیج جديد نداشتم سرت كلاه گذاشتم.

گلهاي خوشبوي دنيارو هم به پات بريزم بازم کمه چون پاهات خيلي بو ميده.

دختره ميره تو كتاب فروشي ميگه آقا ببخشيد كتاب برتري زن بر مرد دارين؟ مرده نگاش ميكنه ميگه خانم شرمنده ما اينجا رمان تخييلي نميفروشيم.

طرز تهيه دختر سالم مواد لازم . ...........اصلا ولش كن مواد رو حروم نكنيم.

از من بپرسند بهترین، زیباترین، شجاع ترین، محبوب ترین، داناترین، عاقل ترین ادم کیه ؟ انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم این نمی تونه باشه.

دوست دارم يه سنگ بردارم و روي اون بنويسم:دلم برات تنگ شده و اونو محکم بکوبونم توي سرت تا بفهمي که فراموش کردن من چقدر سخت و دردناکه.

می دونی چرا دوست دارم با تو برم ماهی گيری چون هيچ کس مثل تو کرم نداره.

میدوني اگه يه اسب با يه سمور ازدواج کنه بچشون چي ميشه؟ . . . . من چميدونم.مگه من گفتم عروسي کنن؟مگه من گفتم بچه دار شن؟

يک گل خوشگل پشت ويترين گل فروشي ديدم!!! خواستم برات بخرمش. به فروشنده گفتم :اون گل چند؟ گفت:اون گل نيست........آينه ست

 

 

 

 


 

 

مي خواستم شمع باشم تا آخر عمر برات بسوزم... ولي نامرد اديسون برق رو اختراع كرد

 

 

 

 


 

 

چند وقته دلم هوس تاب بازی کرده. اجازه می دی بیام تو ذهنت؟ آخه شنیدم مخت تاب داره

 

 

 

 


 

 

معادله جالب: از سن خودت 20 سال کم کن. باقيمانده رو با 7 جمع کن. اگه عدد زوج بود با 1 جمع و اگه فرد بود از يک کم کن. اگه رنگ تيره رو دوس داري ضرب در 3 کن و اگه رنگ روشن رو دوس داري ضربدر 3.5 کن. نتيجه نهايي رو ول کن. حال خودت چطوره؟

 

 

 

 


 

 

اسمت را روي كاه نوشتم خراب شد اسمت را روي شمع نوشتم آب شد اسمت را روي قلبم نوشتم شكست ........بروبابا توهم با اين اسمت

 

 

 

 


 

 

از خـدا يـه گل خواسـتــم،اون بـه مـن يـه بـاغ داد من از خدا يه درخت خواستم،اون به من يه جنگل داد میترسم از خدا تو رو بخوام بهم یک گله گوساله بده


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 13:6 :: توسط : مخ کلاس
درباره وبلاگ
سلام به همین جوری الکی خوش اومدین.
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند سلام
اگرمی خواین  لینک همین جوری الکی بشیداول ما رو با عنوان همین جوری الکی و آدرسmokhekelas.loxblog.com لینک کنید بعد بیاین مشخصات لینک خوتونو در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ماتو سایت شما لینکتون به طور خودکار تو سایت ما قرار میگیره.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 334
بازدید کل : 95531
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 40
تعداد آنلاین : 1




آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس

تعبیر خواب